آرام مــ ــــیـــــــ ـــــ ــــــرومــــ ...
آنـچــنـان آرام کـه نـدانـی کـی رفـته ام!
امـا وقتـی جـای خـالی مــرا بــبـیـنی
آنـچــنــان سخــت رفـــتـــه ام کـــه
تمام عمر زمان رفتنم را فراموش نکنی...!
چقدر زیباست کسی را دوست بداریم
نـــــــــه برای نیاز...
نه از روی اجــــبار...
نه از روی تنـهایی...
فقــــط برای اینکه...
"ارزش دوس داشــــــــــــــــــــــتن داره"
نوازشم کن
من واقعیترین بانو یِ افسانههای تو ام
فرقی نمیکند کجا
آغوش تو
هر جا که باز شود
با شکوهترین قصرِ دنیا ست
قصری که تنها تو پرنسس آنی!!
یادمان باشد شاید شبی انچنان ارام گرفتیم
که دیدار صبح فردا ممکن نشود
پس به امید فرداها محبت ها را ذخیره نکنیم
نمی دانم چه دردیست دوست داشتن …
همین که پای کســـی به دنیایت باز می شود
پایت از این دنیــــــا بریده می شود…
بغضــــــــــــــــــــــ ـــ هایت را نگهـــــــــــ دار...
گـاهی...
سبــــــــــــــــــــکــ ـــــــــــــــــــ نشوی...
سنگــــــــــــــــــــــ ــــــــیـن تریــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ
حرفــــــی ندارم
تو هم چیزی نــــگو
بگذار تنها تــــماشـــــایت کنم
...
دل ربـــــاترین چشــــم انداز!
هـــــــمین که عشق باشد
آن هـــــــم در حوالی تو
هر چقـــــــدر هم که پاییز باشد
بــــــــــــــهاری ترین هوا سهم من است
گفتم: خدایا سوالی دارم؛
گفت: بپرس
پرسیدم: چرا وقتی شادم همه با من میخندند،
ولی،
وقتی ناراحتم کسی با من نمیگرید؟؟!
جواب داد:
شادی را برای جمع کردن دوست، آفریده ام
ولی...
غم را برای انتخاب بهترین دوست...
امشب یهو دلــــــــــــم کودتا کرد...
تو رو می خواســـــــــــت..
.
.
.
.
.
.
.
ســَـرَم رو کردم زیر ِ بالشت
آروم به دلـــــــــــم گفتم
خــــــــــفه شو....
دوره دموکراسی گذشته.... می زنم لهـــــــــت میکنم!!!!!!!!
مدتـــي ست زياد حــرف مي زنم
... !
امّــا ... « حــرفم » را نمي زنم
... !
دردم را نمی گویم ...!!!
فرهنگ لغتها نيازبه ويرايش دارند
براي واژه دلتنگي
نيازبه اين همه كلمه نيست
دلتنگي يعنيمــــــــن
تنهایی یعنی هنوزم سعی میکنی از تو رفتارش و حرفهاش
یه نکته ای پیدا کنی که بخودت تلقین کنی
داره به تو فکر میکنه...!!!
ϰ-†нêmê§ |